اصحاب رسانه، بخشی از یک برنامه خبری

در این مطلب کلمه خبرنگار را به عنوان یک تیتر کلی برای تمام اصحاب رسانه اعم از عکاس، نویسنده خبر، فیلمبردار و گزارشگر تلویزیونی به کار می‌برم.

سال ۲۰۰۶، وقتی برای پوشش خبری جنگ موسوم به جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان و اسرائیل، در شهر صور واقع در جنوب لبنان و نزدیک مرز اسرائیل حضور داشتم، شاهد این موضوع بودم که خبرنگاران رسانه های بین المللی به راحتی و بدون اینکه نگران باشند خبرنگار دیگری در گوشه ای از کادر آنها قرار گیرد اقدام به تهیه گزارش برای رسانه مطبوع خود می‌کردند، ولی زمانیکه نوبت رسانه ای از ایران می‌رسید داستان متفاوت بود. خبرنگاران رسانه های ایرانی بیشتر وقت خود را صرف ساکت کردن محیط و دورکردن همکاران بین المللی خود می‌کردند تا نکند خدایی ناکرده در کادر آنها یک دوربین دیده شود.

این موضوع همچنان در ایران با شدت بسیار بیشتری وجود دارد. وقتی در حال تهیه خبر (عکس یا فیلم) از یک رخداد صرفا خبری هستیم، بسیار مواردی پیش می‌آید که یا از ثبت یک عکس خوب (آگاهانه) خودداری می‌کنیم یا اگر ثبتش کرده باشیم، آن را استفاده نمی‌کنیم. شاید برخی، نام این کار را خود سانسوری بگذارند، که البته کاملا با این نام موافق هستم. این را نیز بگویم که من هم خیلی از اوقات دچار این خودسانسوری مزمن می‌شوم.

(قبل ازهر چیز باید بدانیم که خبرنگاراز و اصحاب رسانه، هنگام رخ دادن خبر، بخشی از همان خبر هستند و حتی وجود آنها در کادر دوربین می‌تواند نمایانگر اهمیت یا اهمیت کمتر آن خبر باشد. مانند وقتی از یک رئیس جمهور عکاسی می‌کنیم، نمی‌توانیم توقع داشته باشیم او را تک و تنها در کادر خود داشته باشیم چرا که محافظین و دیگر همکاران او نیز بخشی از شخصیت وی به حساب می‌آیند و هیچ ایرادی ندارد اگر در کادر ما حضور داشته باشند)

حضور خبرنگاران و همراهان سوژه اصلی در این عکس است که به تصویر بعد داده و تمرکز را روی سوژه بیشتر کرده

عکسی از تشییع پیکر یکی از جانباختگان جنگ اوکراین، قطعا اوکراین و روسیه در صدر مهمترین اخبار روز جهان قرار دارند و این تصویر بسیار می‌تواند مهم باشد، ولی حضور عکاس سمت راست تصویر هیچ مشکلی را ایجاد نکرده چرا که عکاسان و اصحاب رسانه خود، بخشی از خبر هستند.

ولی چرا فکر می‌کنیم هنگام عکاسی یا فیلم برداری از یک برنامه صرفا خبری مهم یا حتی نه چندان مهم که ارزش منطقه ای و محلی دارد، نباید هیچ خبرنگاری در کادر دوربین ما قرار داشته باشد؟

برای پاسخ به سؤال بالا، باید بگویم که به نظر من این مشکل زمانی رخ می‌دهد که یا دچار یک خودخواهی ناخودآگاه و ناخواسته شده ایم، یا نمی‌توانیم به درستی سوژه خبری و غیر خبری را از یکدیگر تمیز بدهیم.

منظور از خودخواهی ناخودآگاه یا ناخواسته چیست؟ منظور من این است که بی آنکه خودمان بدانیم در لحظه‌ای که مشغول انجام کارمان هستیم، دوست داریم تنها فردی شناخته شویم که یک رویداد خبری را ثبت کرده است. 

درواقع دوست داریم یک موضوع صرفا خبری را، اتفاقی بسیار مهم جلوه دهیم، انگار که مثلا یک بشقاب پرنده در منطقه ای سقوط کرده و ما اولین و تنها کسی هستیم که توانسته ایم خبری به این مهمی را ثبت کنیم، به نوعی شاید خیلی انحصار طلب شده ایم. البته انحصار طلب در این مورد که دوست داریم، به قول معروف، عکس یا تصویری شسته و رفته از واقعیت مقابل دوربین داشته باشیم.

مطمئن هستم بسیاری از همکاران من پس از خواندن این مطلب، به من اعتراض خواهند کرد که، خود تو هم خیلی از اوقات به ما غر می‌زنی که وسط کادر بودی؟

درست است، ابتدای همین مطلب متذکر شدم که خود من هم دچار این مشکل می‌شوم و دوست دارم هیچ همکاری در کادر دوربینم نباشد. به هر حال وقتی شما تنها هستید از لحاظ شخصیتی یکنفر هستید و صد در صد خودتان. دونفر که شدید می‌شوید پنجاه درصد و اگر ده نفر باشید، یک دهم شخصیت اصلی و واقعی خودتان خواهید بود. شاهد مثال هم اینکه زمانی که روز خوبی را آغاز نکرده اید، وقتی میان جمعی از همکارانتان قرار می‌گیرید، کل مشکل را فراموش می‌کنید و حتی شوخی می‌کنید و پس از خروج از آن جمع، به خانه اولتان برمی‌گردید و حتی متعجب می‌شوید که چطور انقدر حالتان خوب بوده، پس کاملا طبیعی است که من هم دچار همین رفتار انحصارطلبانه بشوم.

یک دلیل دیگر هم وجود دارد. ممکن است زمانی که در حال عکاسی یا تصویربرداری هستید یکی از همکاران (غیر از همکاران تصویری) خود را ببینید که گوشه ای از کادر دوربین شما وجود دارد و فکر کنید که چرا باید خبرنگار درون کادر باشد؟، پس تلاش می‌کنید از او بخواهید از کادرتان بیرون برود. خوب شما کاملا دچار یک اشتباه ذهنی شده اید. اگر همکار شما دوربین دردست ندارد، چون او را می شناسید برای شما یک همکار است و شناخته شده، غافل از اینکه برای بیننده عکس یا تصویر، او فقط یک فرد است مانند افراد دیگری که در محل خبر حضور دارند و شما چون آنها را نمی‌شناسید با حضورشان نیز در تصویر یا عکس مشکلی ندارید.

وجود این دو همکار رسانه ای، هیچ مشکلی برای عکس من ایجاد نکرده است

این نکته را نیز یادآور شوم که حضور طبیعی یک خبرنگار در تصویر، زمانی که مشغول انجام کار خود است با حضور نا به جا، کاملا متفاوت است. منظور من از نا به جا چیست؟. یعنی اگر گروهی در حال ثبت تصویر و عکس از، مثلا به آتش کشیدن پرچم یک کشور یا خواندن بیانیه یک تجمع هستند و یک خبرنگار درست جایی قرار بگیرد که سوژه اصلی را کاور کرده، قطعا این عمل جالبی نیست. حتی اگر کادری را دیده که برای ثبت آن بر پایه نگاه شخصی، باید جلو برود، می‌تواند اینکار را به صورت نشسته و در حالیکه دیگر همکاران خود را اذیت نمی‌کند، انجام دهد. یا اگر شما عکس یا تصویر خود را از سوژه ثبت کرده اید و می‌دانید که در محدوده ای قرار دارید که تحت پوشش دوربین دیگر خبرنگاران است، به جای آنکه بیکار و دوربین به دست به ایستید یا به لنز دوربین دیگر همکارانتان خیره بشوید، باید کنار رفته تا دیگران بتوانند کار خودشان را انجام دهند.

ولی زمانی هم هست که هیچ عکاس یا تصویربرداری دوست ندارد تا تصویر عکاس یا فیلمبردار دیگری را در قاب تصویرش داشته باشد. یک مراسم آیینی را تصور کنید، برای مثال مراسم گل مالان خرم‌آباد، یا مراسم جشن سده زرتشتیان، شما به عنوان عکاس تا تصویربردار در حال ثبت یک اتفاق و آیین سنتی و تاریخی هستید، و قطعا وجود ابزار تکنولوژی یا فردی غیر مرتبط با شرکت کنندگان در آن مراسم (مثلا متفاوت به لحاظ نوع پوشش)، کاملا عکس یا تصویر شما را دچار مشکل خواهد کرد و آن را از یک تصویر مستند که بازگوکننده داستانی تاریخی و آیینی است، به یک عکس خبری صرف تنزل خواهد داد. مطمئن باشید هرجای دنیا باشید و اقدام به ایستادن در جایی نامناسب کنید، با عکس العمل دیگر عکاسان و تصویربرداران حاضر در مراسم روبه رو خواهید شد.

پس، از این موضوع آگاه باشید که شما مادامی که باعث پنهان شدن سوژه اصلی از دید دوربین همکاران خود نشده اید، بدون ترس از سرزنش شدن بابت قرار گرفتن در کادر دوربین های دیگر همکارانتان (تأکید می‌کنم در برنامه های کاملا خبری) می‌توانید آزادانه زاویه دید خودتان را برای ثبت یک عکس یا تصویر انتخاب کنید و اعتراض دیگران هیچ دلیل منطقی نخواهد داشت.

در پایان این مطلب باید بگویم که بهترین عکسهای یک برنامه صرفا خبری، ارزش آزرده کردن دوستان و همکارانتان را ندارد و در نهایت امر، بهترین عمل، دوست ماندن و لذت بردن از باهم بودن است، مگر در مواردی بسیار خاص. 

لنزهای رادیواکتیو

من در این مطلب سعی کردم تا جایی که ممکن است از اصطلاحات تخصصی علم انرژی هسته ای استفاده نکنم، نه اینکه خودم بلد باشم ولی از آنها استفاده نکنم، بلکه به این دلیل که خود من هم در بسیاری از موارد کاملا گیج می‌شدم که چه چیز درست است و مجبور بودم تعداد زیادی مقاله فقط برای درک یک کلمه بخوانم که البته باز هم متوجه نمی‌شدم که مثلا، فلان عدد یا درصد یعنی چه. بنابراین دلیلی هم برای گیج کردن شما نمیبینم و ترجیح می‌دهم با همان زبانی این مطلب را بنویسم که برای خود من هم قابل درک و فهم است.

چندوقت پیش وقتی یک لنز آساهی سوپر تاکومار ۵۵ میلیمتری ۱.۸ (ASAHI OPT. Co. JAPAN Super-Multi-Coated Takumar 1:1.8/55) خریدم، خیلی خوشحال بودم، چون اولا عاشق لنزهای قدیمی هستم و دوما لنزی با قیمتی بسیار مناسب بود که از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بود.

یک چیز دلچسب هم در مورد این لنز وجود داشت و آن رنگ گرمی بود که مخصوصا در عکاسی از سطوح سفید اتفاق می‌افتاد، یک جنس نور گرم زیبا که من را یاد دوران عکاسی با دوربین های آنالوگ و فیلم عکاسی می‌انداخت. تا اینکه یک شب و به صورت کاملا اتفاقی، وقتی خواستم کمی بیشتر در مورد این لنز مطلب بخونم یک وب سایت پیدا کردم که مشخصات این دوست عزیز را ذکر کرده بود. 

هر دو تصویر بالا با استفاده از لنز آساهی سوپر تاکومار ۵۵ میلیمتری (لنز رادیواکتیو) ثبت شده اند، وجود رنگ گرم به خوبی در هر دو عکس مشخص است

هر دو تصویر توسط لنز۲۳ میلیمتری فوجی (لنز غیر رادیواکتیو) ثبت شده اند، سردی حاصل از بازتاب نورهای سرد در هر دو عکس کاملا مشخص است

در حال خواندن مشخصات و کیفیت بالای لنز در شارپنس، آسانی در استفاده، کیفیت ساخت و… لذت می‌بردم که با یک جمله در قسمت توضیحات مواجه شدم، برایم اصلا قابل باور نبود که چه چیزی در مشخصات این رفیق سفر کرده از قدیم وجود دارد.

رادیواکتیو (Radioactive) البته یکی از عناصر این ماده طبیعی که به وفور در طبیعت پیدا می‌شود، یعنی بسیار بیشتر از اورانیوم، عنصری به نام توریوم (Thorium). 

بلافاصله شروع کردم به مطالعه درباره توریوم و میزان پرتودهی آن، درباره لنزهایی که از این عنصر در ساخت آنها استفاده شده و هر چیز که می‌توانست من را نگران کند یا خیالم را راحت کند بابت استفاده از این لنز قدیمی ولی دوست داشتنی.

یادم هست وقتی چند هفته پیش برای خرید لنز کانن ۱۳۵ میلیمتری FD ۲.۵ به ناصرخسرو رفته بودم، فروشنده دو عدد لنز بسیار تمیز را مقابل من گذاشت و گفت، خودت که واردی، این لنز کانن هست و مخصوص عکاسی پرتره، و این یکی یه لنز آلمانی فوق العاده با کوتینگ زرد مخصوص. البته من زمانی که دوربین کانن AE1 داشتم با لنز ۱۳۵ میلیمتری ۲.۵ کانن کاملا آشنایی داشتم و به همین دلیل از خرید لنز آلمانی با کوتینگ زرد معروف منصرف شدم و کانن FD را خریدم.

چرا اقدام به خرید لنزهای ساخته شده و متعلق به پنجاه سال پیش کردم؟

 

شاید از من بپرسید، تو مگه لنز Fujinon 50-140 f:2.8 نداری؟ پس چرا با وجود اینکه کار خبر انجام میدی رفتی دنبال لنز قدیمی؟

پاسخ ساده هست. اولا که به دلیل تحریم ها عملا شرکت فوجی در ضمینه تعمیر لنز بسیار با مشکل روبه رو هست. متاسفانه شرکت تهران فوکا که نمایندگی انحصاری تجهیزات عکاسی فوجی در ایران هست امکان کالیبره کردن لنز، پس از تعمیر را ندارد، چون دستگاه کالیبراسیون لنزها را در اختیار ندارد. از طرفی بعد از حدود دو سال که به مدیریت بخش تعمیرگاه شرکت فوجی در تهران توضیح می‌دادم که سیستم تک فوکوس لنز من دچار مشکل شده و فوکوس پس از مدتی شروع به بازی می‌کند و نمی‌شود با لنز و روی حالت تک فوکوس عکاسی کرد، و هم اینکه لنز دچار مشکلی شده که نمی‌تواند کنتراست را به خوبی کنترل کند و من وقتی با آن عکاسی می‌کنم (مخصوصا در نور کم) باید حدود هفتاد واحد مثبت قسمت سایه را ریکاوری کنم تا عکس قابل استفاده باشد، و البته که حرف من را قبول نداشتند و گفتند که چیز آزاردهنده ای نیست. تا اینکه از این مشکل فیلم گرفتم و به ایشان نشان دادم، و پس از اینکه با بخش تعمیرات فوجی در دوبی تماس گرفتند، قرار شد مدت شش ماه لنز تله نداشته باشم تا یکی از کارمندان شرکت آن را به صورت مسافری به دوبی ببرد و پس از تشخیص مشکل دقیق لنز و احتمالا با هزینه حدودی ۶۰۰ دلار و یا حتی بیشتر، این لنز تعمیر شود و با سفر یکی دیگر از کارمندان شرکت و به صورت مسافری، لنز به ایران و نزد من بازگردانده شود و به من عنوان کردند که توقع نداشته باشید لنز شما پس از تعمیر در دوبی مانند اول با کیفیت و خوب کار کند چون این لنز، قدیمی و فرسوده شده. با این توضیحات بود که تصمیم گرفتم لنز ۵۰-۱۴۰ میلیمتری فوجی را که هم اکنون، یعنی در سال ۱۴۰۱ قیمتی برابر با ۴۴،۰۰۰،۰۰۰ تومان دارد را درون کمد قرار بدم و برم سراغ دو لنز قدیمی با کیفیت که بعد از حدود چهل و نه سال هنوز هم مثل بنز کار می کنند. و هم اینکه به جای پرداخت حدود نوزده میلیون تومن (در سال ۱۴۰۱) برای تعمیر لنزی که بعد از هفت سال استفاده، عنوان قدیمی و فرسوده به خودش گرفته و قرار هم نیست که بعد از تعمیر مانند روز اول، درست و با کیفیت کار کند، مبلغی بالغ بر هفت میلیون و صد و هشتاد هزار تومن (در سال ۱۴۰۱) برای خرید دو عدد لنز پنجاه ساله هزینه کنم که هر روز که از عمرشان می‌گذرد عزیزتر می‌شوند و مثل پنجاه سال پیش با کیفیت و عالی کار می‌کنند.

خوب، برگردیم سر بحث اصلی، یعنی همین لنزهای رادیواکتیو. برای من سؤال این بود که اصلا چرا باید در ساخت لنز از رادیواکتیو استفاده شود؟ آیا در کوتینگ لنز از رادیواکتیو استفاده می‌کنند؟ آیا لنزهای رادیواکتیو برای مصارف پزشکی استفاده می‌شدند و پس از مدتی به دست عکاسان رسیده اند؟ آیا کیفیت لنزهای رادیواکتیو در مقایسه با دیگر لنزها بهتر است؟ و اگر پاسخ سؤالات بالا مثبت باشد، آیا ضرری متوجه انسان است یا نه؟

همانطور که در پاراگراف دوم این مطلب به آن اشاره کردم، در ساخت لنزهای رادیواکتیو از عنصری به نام توریوم (Thorium) استفاده شده است که در قیاس با اورانیوم بسیار در دسترس تر و فراوان تر است.

توریوم چیست

خوب است کمی درباره این عنصر بدانیم. عنصر توریوم (Thorium) با نماد شیمیایی Th، یکی از عناصر شیمیایی جدول مندلیف است که عدد اتمی آن ۹۰ می باشد. عنصر توریوم برای اولین بار در سال ۱۸۲۸ میلادی، توسط شیمیدان سوئدی به نام جونز جیکوب برزليوس (Jons Jacob Berzelius) کشف شد. واژه توریوم به افتخار تور (Thor) خدای رعد و قدرت در اساطیر باستانی اسکاندیناوی، انتخاب شده است. برسلیوس تلاش کرد تا عنصر توریوم را به صورت خالص تهیه کند، اما با شکست مواجه شد. سال های زیادی این عنصر به شکل اکسید توریوم شناخته شده بود. در نهایت در دهه‌ ۱۸۷۰ میلادی، توریوم به شکل فلزی تهیه شد. از این رو، توریوم بعد از عنصر اورانیوم، دومین عنصر رادیواکتیوی محسوب می شود که به روش مرسوم تجزیه‌ شیمیایی و بدون آگاهی از رادیواکتیویته بودن کشف شده است. توریم در مقادیر بسیار کم، در اغلب سنگ ها و خاک ها وجود دارد. فراوانی توریوم تقریبا سه برابر اورانیوم است. در واقع می توان گفت که عنصر توریوم به طور تقریبی به اندازه عنصر سرب متداول است. به طور کلی، خاک محتوی حدود شش ppm توریم است. این عنصر همچنین در کانی های زیادی وجود دارد. از رایج ترین این کانی ها می توان به ماده معدنی فسفات توریم یا مونازیت (Monazite) اشاره کرد. این کانی دارای بیش از ۱۲% اکسید توریوم است که به وفور در شن و ماسه كنار ساحل يافت مي شود. مهمترین معادن مونازیت در کشور های هندوستان جنوبی و برزیل وجود دارند. معادن دیگری که وسعت چندانی ندارد، اما بسیار غنی از توریم هستند، در جزیره سیلان کشف شده اند. همچنین منابع مهمی که شامل کانی مونازیت هستند در جزایر ماداگاسکار کشف شده اند. عنصر توریوم، فلزی طبیعی و رادیواکتیو است. این عنصر از عناصر سری اکتینید ها محسوب می شود. شکل خالص این عنصر، به رنگ سفید- نقره ‌ای است که می تواند درخشش خود را تا چند ماه نیز حفظ نماید. در مجاورت هوا اکسید می شود و به تدریج کدر می گردد. به بیان دیگر، به علت تشکیل دی اکسید توریوم به رنگ خاکستری و در نهایت به رنگ سیاه در می ‌آید.

حالا که مقداری درباره توریوم خواندید، متوجه شده اید که مقدار موجود از توریوم در لنزهای عکاسی انقدر زیاد نیست که باعث شود شما بازوی سوم درآورید (آنطور که در برخی سایت ها ممکن است به صورت ترسناک و وحشتناکی از آن نام برده شده باشد) یا اینکه دچار بیماری عجیب یا خاصی شوید، ولی مطمئن باشید هیچکس از همراه داشتن لنزی که در آن (هر چند غیر مضر برای بدن انسان) از مواد رادیواکتیو استفاده شده خوشحال نخواهد بود چرا که ممکن است برای شما ضرری نداشته باشد، ولی بنا بر تجربه ای که در زمان کار کردن با این لنز داشته ام، به طور قطعی می‌توانم بگویم که برای دوربین عکاسی شما به اندازه کافی مضر خواهد بود.

اول از همه بیایید ببینیم اصلا چرا این لنزها ساخته شدند و آیا تمامی لنزهای قدیمی در گروه لنزهای رادیواکتیو قرار می‌گیرند؟ یا تنها بخشی از آنها به این صورت ساخته می‌شوند

یک موضوع مهم که در بعضی از سایتها و مقالات به اشتباه به آن آشاره شده این است که فلز توریوم برای کوتینگ عدسی ها استفاده می‌شده، حال آنکه از این فلز در ساخت شیشه عدسی استفاده می‌شود و نه در کوتینگ آن. و وجود همین عنصر توریوم در عدسی یا عدسی های لنز است که عدسی های یک لنز به رنگ زرد دیده می‌شوند.

(دانستن این موضوع مهم است که نباید رنگ زرد کوتینگ عدسی لنزها را با رنگ زرد عدسی ساخته شده با عنصر توریوم اشتباه بگیریم)

 یعنی در ساخت هر لنز رادیواکتیو مقدار متفاوتی از این عنصر و در بعضی از عدسی های آن استفاده می‌شده و بنا بر محل قرار گرفتن عدسی رادیواکتیو در لنز، میزان پرتو دهی آن لنز از سمت جلو یا پشت عدسی متفاوت است، که البته در بیشتر موارد عدسی های رادیواکتیو در بخش پشتی لنز که به سنسور یا فیلم دوربین عکاسی نزدیکتر است قرار می‌گرفتند. علت این موضوع این است که عنصر توریوم باعث می‌شود نور با سرعت کمتری در شیشه حرکت کند و چون شعاع های نور پس از ورود به عدسی دچار تغییر جهت و شکست می‌شوند، این کندی در حرکت باعث می‌شود تا شعاع ورودی به عدسی با زاویه بهتری شکسته و در جای درست تری روی سنسور یا فیلم در دوربین عکاسی قرار گیرد که در نهایت باعث بالاتر رفتن کیفیت تصویر می‌شود، چراکه عدسی های تحتانی لنز کار نهایی کانونی کردن شعاع های نور را بر عهده دارند. این همان دلیل اصلی است که برخی از لنزهای قدیمی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند. ولی اینکه چرا برخی از لنزها؟ و نه تمام آنها؟ پاسخ در سفارش دهنده اصلی لنز نهفته است. ارتش آمریکا یکی از عمده ترین سفارش دهندگان لنز به شرکت های تولید کننده تجهیزات عکاسی است و مشخص است که کیفیت لنز برای آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، کما اینکه ارتش ایالات متحده هنوز هم برای ساخت عدسی های لنز دوربین های عکاسی نصب شده روی هواپیماهای بدون سرنشین و جاسوسی خود از عنصر توریوم استفاده می‌کند. اگر به لیستی که در زیر آمده نگاه کنید متوجه می‌شوید نام تعدادی از معروف ترین  و محبوب ترین لنزهای عکاسی برندهای مختلف در این لیست موجود است. لنزها تماما پرایم و با فاصله کانونی ثابت هستند و از دیافراگم سریع برخوردار هستند چرا که باید سریع باشند و قابلیت عکسبرداری در نور کم را داشته باشند، همچنین از وضوح تصویر بسیار بالایی برخوردار باشند تا بتوانند اطلاعات موجود در تصاویر را به راحتی بخوانند. بعضی از لنزهای رادیواکتیو به شرح زیر هستند.

CANON LENS FL 58mm 1:1.2 – CANON LENS FD 35mm 1:2 (chrome filter ring) – CANON LENS FD 55mm 1:1.2 S.S.C. ASPHERICAL – CANON LENS FD 17mm 1:4 S.S.C. – CANON LENS FL 50mm 1:1.8

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

AUTO YASHINON-DX 1:1.4 f=50mm YASHICA – AUTO YASHINON-DS 50mm 1:1.7 YASHICA – ASAHI OPT. Co. JAPAN Super-Multi-Coated Takumar 1:2/35 – ASAHI OPT. Co. JAPAN Super-Multi-Coated Takumar 1:1.8/55 – ASAHI OPT. Co. JAPAN Super-Multi-Coated Takumar 1:1.4/50

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Ernst Leitz GmbH Wetzlar Summicron f=50mm 1:2 (collapsible, M39) – OLYMPUS OM-SYSTEM G.ZUIKO AUTO-S 1:1.4 f=50mm (early)

FUJINON 1:1.4/50 FUIJI PHOTO FILM CO. (metal focus ring) – UV TOPCOR 1:2 f=50mm TOKYO KOGAKU – RE GN TOPCOR M 1:1.4 f=50mm TOKYO KOGAKU

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Olympus Zuiko MC Macro 20mm f/3.5: (not in group shot — too small, no lenscap)

Canon FD 35mm f/2 (concave)

Topcon UV Topcor 50mm f/2

Yashica Auto Yashinon-DX 50mm f/1.4

Canon FL 58mm f/1.2

Yashica Auto Yashinon-DS 50mm f/1.7

Topcon RE GN Topcor 50mm f/1.4

Steinheil Auto-Quinon 55mm f/1.9 KE mount (chrome, black arm)

Canon Lens FD 17mm f/4

Olympus G.Zuiko 50mm f/1.4

Canon FL 50mm f/1.8 {Super Canomatic R 50mm f/1.8 is about the same}

Pentax S-M-C Takumar 55mm f/1.8

Leica Collapsible Summicron 50mm f/2 (M39)

Pentax S-M-C Takumar 35mm f/2 (49mm filter)

Auto Rikenon 55mm f/1.4

AUTO mamiya/sekor 55mm f/1.4 (M42, chrome+black, flat rear glass)

Pentax S-M-C Takumar 50mm f/1.4

Canon FD 55mm f/1.2 S.S.C. Aspherical

Fujica Fujinon 50mm f/1.4 (old style)

Konica Hexanon AR EE 57mm f/1.2 (green EE)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Olympus Zuiko MC Macro 20mm f/3.5

Yashica Auto Yashinon-DX 50mm f/1.4

Canon Super-Canomatic R 50mm f/1.8

Canon FL 50mm f/1.8

Canon Lens FD 17mm f/4

Steinheil Auto-Quinon 55mm f/1.9 KE mount (chrome, black arm)

Topcon UV Topcor 50mm f/2

Pentax S-M-C Takumar 55mm f/1.8

Olympus G.Zuiko 50mm f/1.4

Auto Rikenon 55mm f/1.4

Leica Collapsible Summicron 50mm f/2 (M39)

Minolta MC W.Rokkor – SI 28mm f/2.5

Yashica Auto Yashinon-DS 50mm f/1.7

Canon FD 35mm f/2 (concave)

Topcon RE GN Topcor 50mm f/1.4

Canon FL 58mm f/1.2

Canon Super-Canomatic R 58mm f/1.2

Pentax S-M-C Takumar 35mm f/2 (49mm filter)

AUTO mamiya/sekor 55mm f/1.4 (M42, chrome+black, flat rear glass)

Pentax S-M-C Takumar 50mm f/1.4

Konica Hexanon AR EE 57mm f/1.2 (green EE)

Fujica Fujinon 50mm f/1.4 (old style)

Canon FD 55mm f/1.2 S.S.C. Aspherical

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لنزهایی که ممکن است در آنها از توریوم استفاده شده باشد ولی انقدر این مقدار کم است که قابل چشم پوشی است.

Nikon Micro-Nikkor AI-S 200mm f/4

Canon FL 28mm f/3.5

Canon EF 135mm f/2 L

Canon EF 200mm f/2.8 L

Canon EF 400mm f/5.6 L

تا اینجای کار متوجه دلیل اصلی استفاده از عنصر رادیواکتیو (توریوم) شدید و دلیل اینکه چرا فقط در بعضی از لنزها از این فلز استفاده شده. در ادامه مطلب به نکته ای اشاره می‌کنم که به شما در تشخیص یک لنز رادیواکتیو کمک خواهد کرد.

در سطرهای بالا و در معرفی عنصر توریوم به این جمله برخوردیم که این فلز در مجاورت با هوا کم کم تیره شده و سیاه می‌شود. اگر شما قصد خرید یک لنز قدیمی را داشتید، برای اینکه بتوانید با درصد بالایی، متوجه شوید که آن لنز در گروه لنزهای رادیواکتیو قرار دارد یا خیر، کافیست لنز را مقابل یک کاغذ سفید (و البته حتما در نور روز) بگیرید. به دلیل فرآیند اکسیداسیون و با توجه به عمر لنزهای رادیواکتیو که بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ میلادی ساخته شده اند، رنگ کاغذ را بسته به شدت اکسیداسیون عنصر توریوم، برنزه یا مایل به قهوه ای خواهید دید، و این دلیل اصلی همان رنگ گرم دلچسبی است که ابتدای این مطلب از آن نام بردم و نمونه آن رنگ گرم را در عکس های پیست اسکی به شما نشان دادم. با توجه به این رنگ تیره می‌توانید حدس بزنید که با افت نوری معادل حدود ۱.۳ دیافراگم مواجه خواهید بود و اگر سریعترین دیافراگم لنز شما ۱.۲ باشد، مقدار نوری که وارد بدنه دوربین عکاسی شما می‌شود معادل دیافراگم ۱.۸ خواهد بود. این افت نور را اضافه کنید به افت نور ثانویه و در نتیجه، شما لنزی با دیافراگم واقعی ۱:۲ خواهید داشت. این اولین ایراد لنزهای رادیواکتیو است. دومین مشکلی که با آنها خواهید داشت، مواجه شدن با پدیده ای به نام Hot Pixel (پیکسل داغ یا سوخته) است.

(Hot Pixel) پیکسل داغ

پیکسل داغ به چه پدیده ای گفته می‌شود؟ اگر تا به حال از آسمان شب یا سوژه ای خاص با سرعت بالا (Long Exposure) عکاسی کرده باشید، مثلا ده دقیقا، و کاهش دهنده نویز در عکاسی با سرعت بالا (Long Exposure Noise Reduction) را فعال نکرده باشید. پس از اینکه عکس را روی کامپیوتر باز کردید، نقاط سفیدی را در سطح تصویر دیده اید که باید با استفاده از فیلتر در فتوشاپ آنها را برطرف کنید. به این نقاط سفید که حاصل از بین رفتن پیکسل ها هستند، پیکسل داغ (Hot Pixel) گفته می‌شود. یکی از مشکلاتی که لنزهای رادیواکتیو برای عکاسی شما به وجود می‌آورند ایجاد پیکسل داغ است. البته این مشکل زمانی ایجاد می‌شود که با سرعتی بالاتر از حد نرمالی که روی دست با دوربین عکاسی می‌کنید، اکسپوز کنید، برای مثال بین یک تا پنج ثانیه (این مشکل برای من در زمان نوردهی چهار ثانیه رخ داد). پیکسل داغ مشکل نگران کننده ای نیست، اگر از لنزهای غیر از لنزهای رادیواکتیو استفاده می‌کنید و قرار نیست که پیکسل های شما برای همیشه بمیرند، ولی وقتی با لنزهای رادیواکتیو عکاسی کنید و با وجود فعال بودن سیستم کاهش دهنده نویز در عکاسی با سرعت بالا (Long Exposure Noise Reduction)، پدیده پیکسل داغ حتما اتفاق می‌افتد و این می‌تواند در طولانی مدت روی سنسور دوربین عکاسی شما تاثیر منفی بگذارد. 

نقاط سفید رنگی که با دایره های قرمز علامت گذاری شده اند، همان پیکسل های داغ یا سوخته هستند

همان تصویر پس از استفاده از فیلتر اصلاح کننده در فتوشاپ

از دیگر مشکلاتی که لنزهای رادیواکتیو می‌توانند برای شما به وجود آورند، مشکل ریزش مژه ها است، البته در صورتیکه از لنز رادیواکتیو به عنوان ذره بین یا لوپ (Loup) استفاده کنید. در زمان پیش از ورود به عصر عکاسی دیجیتال، وقتی عکاسان، نگاتیوها یا فریم های اسلاید را مورد بررسی و انتخاب قرار می‌دادند، رایج بود اگر لوپ (عدسی مخصوص دیدن نگاتیو یا اسلاید) در دسترس نبود، لنز را به صورت معکوس مقابل چشم خود قرار می‌دادند تا بتوانند جزئیات نگاتیو را بررسی و فریم دلخواه را برای چاپ انتخاب کنند. پیش از این در همین مطلب به این موضوع اشاره کردم که عدسی های ساخته شده با ترکیب عنصر توریوم بیشتر در قسمت تحتانی لنز استفاده می‌شد و میزان خروجی پرتو رادیواکتیر از سمت انتهایی لنز بیشتر از قسمت جلو آن بود. بنابر این به دلیل استفاده زیاد از لنز رادیواکتیو برای دیدن نگاتیو و چسباندن یا بسیار نزدیک نگاه داشتن آن مقابل چشم باعث می‌شد مژه ها تحت تاثیر تشعشع ضعیف رادیواکتیو، بریزند.

تأکید می‌کنم، قرار نیست اگر همین الآن لنز رادیواکتیو در اختیار دارید، وحشت کنید یا به قول بعضی از مطالب غیر علمی در فضای اینترنت، بازو یا دست سوم در بیاورید. بلکه باید یاد بگیرید چه اصول ایمنی را جهت رفع نگرانی خود یا همراهان و خانواده خود انجام دهید، یا در نهایت در بازار آن را بفروشید و خودتان و دیگران را از شر آن خلاص کنید. البته من راه حل دوم را انتخاب کردم و با اینکه لنز آساهی ۵۵ میلیمتری را خیلی دوست داشتم، در اولین فرصت از شرش خلاص شدم، البته به نصف قیمت.

نکات مهم ایمنی که باید هنگام در اختیار داشتن یک لنز رادیواکتیو رعایت کنید

۱: به هیچ عنوان برای خلاصی از لنز، آن را از پنجره به خیابان پرتاب نکنید، چراکه لنز در صورت شکسته شدن پرتو زیادی از رادیواکتیو را در هوا منتشر می‌کند که برای حیوانات و عابرین مضر خواهد بود.

۲: به هیچ عنوان به دلیل کنجکاوی، لنز رادیواکتیو را باز نکنید و عدسی را مورد بررسی، شکستن یا خراشیدن قرار ندهید، چرا که بدن خود را در معرض مقدار زیادتری از رادیواکتیو، در مقایسه با زمانیکه عدسی رادیواکتیو در تیوپ لنز با عدسی‌های دیگر احاطه شده، قرار خواهید داد.

۳: لنز را برای طولانی مدت روی بدنه دوربین عکاسی دیجیتال خود قرار ندهید و زمانی که عکاسی نمی‌کنید آن را از روی بدنه دوربین عکاسی دیجیتال باز کنید و جدا نگهدارید.

۴: لنز را درون یک یا دو لایه از فویل آلومینیوم که در تمام آشپزخانه ها یافت می‌شود بپیچید و در یک کشو جدا از دیگر لوازم و دور از محلی که بیشتر اوقات در آن حضور دارید (مانند اتاق نشیمن) نگهداری کنید.

۵: لنز رادیواکتیو را در اتاق خواب نگه ندارید. 

۶: اگر برای عکاسی، واجب است از لنز رادیواکتیو (به لحاظ فاصله کانونی یا دلیل تکنیکال، و نه به دلیل اهمیت عنصر رادیواکتیو به کار رفته در لنز) استفاده کنید. بیشتر از چند ساعت در ماه از آن استفاده نکنید.

به هر حال امروزه و با بالا رفتن سطح دانش ساخت عدسی ها، دیگر نیازی برای به کار بردن عناصر رادیواکتیو به قصد بالا بردن کیفیت عدسی لنزهای عکاسی نیست (مگر در مواردی خاص و ویژه که پیشتر از آن نام بردیم)، و تولید آنها در سال ۱۹۷۰ و به دلیل رعایت اصول ایمنی و سلامت کارکنان و کارگران خط تولید کارخانه جات ساخت لنزهای عکاسی، متوقف شد ولی همچنان در بازار عکاسی سراسر جهان وجود دارند. کما اینکه اگر در سایت آمازون سرچ کنید، تعداد زیادی از آنها را برای فروش پیدا می‌کنید. و البته هنوز هم لنزهای قدیمی (Vintage Lenses)، که لنزهای رادیواکتیو هم در همین گروه قرار دارند، طرف داران پرو پا قرص خودشان را دارند.

اینکه دوست داشته باشید اگر لنز رادیواکتیو در اختیار دارید، آن را نگه دارید، یا با وجود رادیواکتیو بودن یک لنز مبادرت به خرید آن بکنید، تصمیمی کاملا شخصی است ولی پیشنهاد می‌کنم حتما در مورد میزان توریوم یا هر عنصر دیگر رادیواکتیو که در آن لنز به کار رفته، تحقیق کنید چرا که ممکن است هنگام پرواز با هواپیما و در گیت بازرسی، از ورود شما یا لنز شما ممانعت به عمل بیاید چرا که تمام لوازم شما آلوده به حساب می‌آیند. و در آخر پیشنهاد می‌کنم، هر قدر هم یک لنز که مشخص شده در گروه لنزهای رادیواکتیو قرار دارد، برای شما خاطره ساز یا دوست داشتنی باشد، اگر بودن آن برای عزیزانتان نگران کننده است، از وجود آن خلاص شوید. چراکه هیچ چیز حتی ثبت عکسی ماندگار با استفاده از لنزی با کیفیت و حتی با ارزش، ارزش به خطر افتادن سلامتی جسم و روان شما و عزیزانتان را ندارد. 

منابع:

jahaneshimi.com

wikipedia

pentaxforums.com

camerapedia.fandom.com

lenslegend.com

چرا خبرنگاران جنگ کشته می‌شوند؟

Photo: EURACTIV

طبق گزارش آژانس فرهنگی سازمان ملل متحد (UNESCO)، تنها در سال ۲۰۲۰ میلادی ۶۲ خبرنگار (در کل شامل تمامی کسانی که به کار خبر اشتغال دارند مانند عکاس، نویسنده و فیلمبردار) فقط به دلیل اینکه کار خودشان را انجام می‌دادند، کشته شده اند. بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ میلادی بیش از ۱۲۰۰ خبرنگار حرفه ای کشته شده اند که در بیشتر موارد قاتلان به مجازات نرسیده اند.

خبرنگارانی که در شرق اوکراین کشته یا ربوده شده اند.

این رقم را اضافه کنید به چهارده خبرنگاری (عکاس، نویسنده و فیلمبردار) که تا امروز در اوکراین کشته یا ربوده شده اند یا شاید بهتر باشد بگوییم به قتل رسیده اند.

عکاسان، خبرنگاران و فیلمبرداران جنگ همیشه در میدان نبرد به دلیل داشتن اتیکتخبرنگارروی لباس های خود و حمل دوربین و لوازم عکاسی و فیلمبرداری، از دیگر نفرات مانند افراد شخصی یا نظامی، قابل تفکیک و شناسایی هستند، ولی چه چیز باعث می‌شود تا نیروهای نظامی طرف مقابل مبادرت به کشتن افرادی کنند که تنها جرم آنها انجام کاری است که هیچ وظیفه ای به جز به رخ کشیدن سیاهی جنگ و تبعات آن ندارد؟ خود من در سال ۲۰۱۶ و در منطقه ای واقع در غرب شهر موصل عراق مورد حمله قرار گرفتم و تک تیرانداز داعش، اگر خطا نمیزد، گردن من را هدف قرار داده بود و کشته شده بودم چرا که گلوله از فاصله بیست سانتیمتری گردن من عبور کرد.

برای اینکه بفهمیم چرا در جنگ و میادین نبرد اصحاب رسانه توسط نیروهای نظامی یا شبهه نظامی طرف مقابل کشته می‌شوند باید درک کنیم چرا جنگ ها به وجود می‌آیند؟ و قربانی اصلی آنها چه کسانی هستند؟

به نظر من سه تجارت مهم در دنیای امروز وجود دارد که حاصل سه علم مهم هستند. تجارت دارو که حاصل علم تولید بیماری های جدید است. تجارت آنتی ویروس ها که حاصل علم ساخت ویروس های کامپیوتری است و تجارت اسلحه که حاصل علم ساخت تسلیحات است. در بیشتر جنگها غیر از طمع زمین کشور یا منطقه مجاور، آزمایش تسلیحات جدید ساخته شده توسط کشورهای تولید کننده سلاح، یکی از دلایل اصلی شروع یک درگیری به بهانه های مختلف است. ولی در بسیاری از موارد خواست و اراده یک کشور برای غلبه بر خاک و منابع طبیعی کشوری دیگر نیز می‌تواند عامل شروع یک درگیری باشد که تنها بازنده این درگیری مردم شخصی و بی دفاعی هستند که چیزی جز زندگی زیر سایه آرامش و صلح نمی‌خواهند.

در این میان خبرنگاران جنگی افرادی هستند که شاهدان عینی این درگیری ها و نبردها به حساب می‌آیند. آنها تنها به یک دلیل عازم منطقه درگیری می‌شوند یا در آن منطقه می‌مانند. ثبت تصویر سیاه جنگ و پایمال شدن حقوق اولیه انسانی شهروندانی که هیچ گناهی ندارند و بی دلیل کشته یا آواره می‌شوند.

سالیان سال قبل از این که رسانه خلق شود و دوربین های عکاسی و فیلمبرداری پا در میادین نبرد بگذارند، انسان‌ها به دلایل مذهب، زمین و ثروت، یکدیگر را می‌کشتند. هیچ ناظری باقی نمی‌ماند تا واقعیت آنچه را که بر سر مردم آمده است را برای دیگران و آیندگان تعریف کند چرا که همواره تاریخ را فاتحان نگاشته اند و هیچ سند تصویری که بیانگر فجایع انسانی رخ داده در درگیری ها و جنگ ها باشد وجود ندارد، ولی هزاران سال پس از آن جنگ ها (مانند جنگ‌های صلیبی) چیزی به نام رسانه ظهور کرد، انسان های شجاع با دغدغه انسان دوستی و ثبت تاریخ، دوربین در دست گرفتند و راهی مناطق درگیر جنگ شدند، چشم بینا و ناظری شدند بر خوی حیوانی جنگ افروزان، و تنها راه خلاصی از آنها، بستن چشمی است که با اتکا بر تفکر و منطق و کاملا بی طرفانه فجایعی را ثبت می‌کند که تا مدتها انسان شرم خواهد داشت از نامی که با خود یدک می‌کشد.

طی چهارده سال ۱۲۰۰ نگاه، ۱۲۰۰ تفکر و ۱۲۰۰ تخصص به خاک سپرده شد و سازمان های جهانی، گویی هنوز در خواب نیمروز به سر می‌برند. در عراق هیچگاه سایه صلح بر سر مردم قرار نگرفت و در افغانستان پس از هزینه میلیاردها دلار و از دست رفتن جان هزاران انسان، کشور مجدد به دست همان گروهی افتاد که روزی آمریکا را تهدید کرده بود، و حالا نزدیک است تا جهان آنها را به عنوان حکومت به رسمیت بشناسد، و در اوکراین خبرنگارانی کشته یا ربوده می‌شوند که چیزهایی را دیده اند که گویا نباید می‌دیدند چرا که جهان نباید از آنها آگاه می‌شد.